سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

صبح‌گاهان که خیالت به سرم می‌آید

دست بر سینه دلم سمت حرم می‌آید

 

باد تا می‌وزد از مشرق بین‌الحرمین

پرچم سرخ شما در نظرم می‌آید

 

بعد هر ذکر سلامی که به تو می‌گویم

عطر سیب است که از دور و برم می‌آید

 

باز هم زائرم و اول باب‌ُالقبله

اشک شوق است که از چشم ترم می‌آید

 

مردی از حلّه به دنبال شفا آمده است

زنی از بصره به امّید کرم می‌آید

 

کیست بی‌فیض از این رحمت جاریِّ حسین؟

کیمیایی‌ست عجب تعزیه‌داریِّ حسین

 

در دل ماه رسول عطر شما پیچیده

باز هم نام تو در همهمه‌ها پیچیده

 

نذر هرساله‌ی همسایه‌‌مان آمده است

باز در کوچه‌ی ما عطر خدا پیچیده

 

هیچ بی بال و پری نیست که عاشق نشده

بانگ «مَن مِثلی» فطرس همه جا پیچیده

 

هرکسی آمده سوی تو خدا را دارد

زائر کرب و بلا سمت خدا پیچیده

 

چشم من وا نشده روی لبم تربت بود

تربت پاک شما نسخه‌ی ما پیچیده

 

می‌فرستم به تو بدرود از این فاصله‌ها

دارم از دوریِّ از کرب و بلایت گله‌ها

 

نام تو لذّت دین را به دل و جانم کرد

لُکنت قبل نماز تو مسلمانم کرد

 

تو دعا کردی و ابر آمد و باران بارید

ربّنای تو مرا عاشق بارانم کرد

 

رعیت مُلک ری‌ام؛ نوکری‌ات فخر من است

دست لطف تو مرا ساکن ایرانم کرد

 

کهف را خوانده‌ای و فجر تو را می‌خواند

اشتیاق تو مرا قاری قرآنم کرد

 

بچه بودم به تنم جامه‌ی سقایی بود

مادرم عشق تو را مایه‌ی ایمانم کرد

 

کاش می‌شد که مرا خالص و نابم بکنی

روسیاهی چو مرا «جُون» حسابم بکنی

 

***

آمدیّ و شجر دین خدا کاشته شد

پرچم سلطنت عشق برافراشته شد

 

در شب تار، گل روی شما شمع شده

هرچه خیر است در خانه‌ی تو جمع شده

 

بوسه زد بر لب و دندان تو پیغمبر نور

ای سر دوش نبی رفته سر منبر نور

 

جلوه‌ی دیگری از شیر خدا هستی تو

پنجمین آیه‌ی تقدیس کسا هستی تو

 

اهل هفتاد و دو ملت همه قربان تواند

مست هفتاد و دو خورشیدِ درخشان تواند

 

دین اگر هست ز ایثار اباعبدالله‌ست

و نمازی که بدهکار اباعبدالله‌ست

 

جلوه‌ی خاصّه‌ی غیرت حقّ است حسین

رحمت واسعه‌ی حضرت حقّ است حسین

 

رزق ما از نمک خوان اباعبدالله‌ست

جان ما بسته به چشمان اباعبدالله‌ست

 

با حسینم چه هراسی بود از دوزخ و نار

تا بهشت حرمش هست بهشتم به چه کار؟

 

شب جمعه دل من حال و هوایی دارد

هرکجا هست خودش کرب و بلایی دارد

 

شب جمعه حرمش غرق گل یاس شود

همه‌جا عطر گل رازقی احساس شود

 

مادری می‌رسد اما کمرش خم شده است

آنقدر ناله زده که جگرش کم شده است

 

جگرش کم شده؛ اشک بصرش کم شده است

بند انگشت ز دست پسرش کم شده است

 

یوسف فاطمه را پیرهنی نیست که نیست

کُشته‌ی کرب و بلا را کفنی نیست که نیست

 

باز هم مرثیه‌خوان بانگ عزا سر کرده

آتشی در دل غمدیده‌ی مادر کرده

 

«زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست

خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست»

 

علی اشتری

با تشکر از شاعر گرامی


[ پنج شنبه 94/2/31 ] [ 5:47 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

سیمرغی و آفاق همه زیر پر توست

هرآنچه که خیر است همه دور و بر توست

 

ما خاک تو بر مُلک سلیمان نفروشیم

خیر دوسرا ذرّه‌ای از خاک در توست

 

تشکیک نداریم به وحدانیت عشق

ما هرچه کشیدیم همه زیر سر توست

 

عیساست که در کوچه‌ی لطف تو نشسته

یحیاست که در شهرِ جنون رهگذر توست

 

تب‌کرده‌ی از دوریِ بین‌الحرمینیم

المنّة لله دل ما محتضر توست

 

جز دامن تو نیست مرا جای دگر دست

تا بوده همین بوده و تا هست همین هست

 

دل خسته شد از رفتن و از آمدن خویش

سربار شده تن به من و من به تن خویش

 

هر طور شده جانب قبله بِکِشیدم

با تربت تو پاک نمایم بدن خویش

 

جز کرب و بلا نیست مرا موطن و مقصد

رنجور شود هر دل دور از وطن خویش

 

عادات انیس‌اند در آئینه‌ی محشر

ما اُنس گرفتیم به سینه‌زدن خویش

 

گر بر سر قبرم گذر دسته بیفتد

مجنون شده و پاره نمایم کفن خویش

 

با خطّ خوش و جوهره‌ی ناب نوشتند

تقدیر مرا نوکر ارباب نوشتند

 

تو پیش خدایی و کسی در برتان نیست

جز یاد خدا یاد کسی در سرتان نیست

 

قرص قمری نیست مگر حضرت عباس

شمس دگری غیر علی اکبرتان نیست

 

صد سال اگر سجده کنیم، اشک بریزیم

مثل دو رکعت سجده‌ی بالاسرتان نیست

 

هر وقت به‌کارم گره‌ی کور می‌افتد

باب کرمی غیر علی‌اصغرتان نیست

 

این شور «بُنَیَّ»ست که از دور رسیده‌ست

بر خاک فتادید وَ بال و پرتان نیست

 

در خواب، شبی روی زمین دست تو دیدم

خاکم به دهان، خاتم پیغمبرتان نیست

 

ای نیزه‌نشین سحر قافله ارباب

چشمان تو شد در‌به‌در قافله ارباب

 

علی اشتری

با تشکر از شاعر گرامی


[ پنج شنبه 94/2/31 ] [ 5:44 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

مفتّح الابواب

ما شیعه زاده‌ایم و هوادار حیدریم
تا آخرین نفس همگی یار حیدریم
 
عمّار یاسر، اَصبغ و سلمان و مالکیم
حُجر و کمیل و میثم تمّار حیدریم
 
با یک اشاره اش سر و جان را فدا کنیم
شکر خدا که گرمی بازار حیدریم
 
حتّی شب ولادت اربابمان حسین
مشغول به سرودن اشعار حیدریم
 
یا مرتضی علی علی مولا علی علی
اذکار ماست بس که گرفتار حیدریم
 
طبق «فمَن یَمُت یَرَنی» در زمان مرگ ...
... ما محو دیدن گُل رخسار حیدریم
 
فصل بصیرت است و به دنبال اصلحیم
در اوج فتنه نوکر بیدار حیدریم
 
ما جز علی به هیچ کسی دل نمی دهیم
حتّی به قدر یک نفسی دل نمی دهیم

 
ادامه مطلب...

[ شنبه 93/3/10 ] [ 8:7 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

لیلی

به کسی کار ندارم که بهشتم لیلی است
بت بتخانه و رهبان کِنشتم لیلی است
خاک من خاک جنون است و سرشتم لیلی است
هرچه در مکتب استاد نوشتم لیلی است

جز به این حرف ندارد قلم من میلی
دفترم پر شده از لیلی لیلی لیلی


می نویسم لیلی تا که بخوانیم حسین
تا جنون را به نهایت برسانیم حسین
آنکه بی او نفسی هم نتوانیم حسین
وقت یک ذکر همه هم ضربانیم: حسین

او همان است که هر وقت از او می خوانم
از دل عرش خدا فاطمه گوید جانم

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 92/3/21 ] [ 6:20 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

امتحان ترنج

چشمهایت حکایتی دارند
که زهیر و حبیب می دانند
شاعران حسّ ناب شعرت را
اثر عطر سیب می دانند
 
حضرت عشق، ای مسیح وهب
من مسلمانِ معجزات توأم
به صلیبم بکش، بسوزانم
خضر میخانه ی فرات توأم
 
از نگاهت بهشتیان سیراب
احتیاجی به سلسبیل که نیست
از لبانت شراب می ریزد
مستی عون بی دلیل که نیست

خون عابس به گردنِ زلفت
ذکر«حُب الحسین» گویا بود
دلفریبیِ زلف افشانت
هنر شانه های زهرا بود

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 10:58 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

کربلا می رویم! بسم الله

ماه عشق است ماه عشاق است
ماه دل های مست و مشتاق است
 
در میخانه ی کرم شد باز
الدخیل این حریم ِ رزاق است
 
ریزه خوارش فقط نه اهل زمین
جرعه نوشش تمام آفاق است
 
بی حساب است فضل این ساقی
شب جود و سخا و انفاق است
 
بین دلهای بیدلان امشب
با سر زلف یار میثاق است
 
شب زلف مجعّدش «والّیل»
صبح چشمش به عالم اشراق است
 
«قبره فی قلوب من والاه»
حرمش قبله گاه عشاق است
 
ماه شعبان رسید! ماه سه ماه
کربلا می رویم! بسم الله

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 6:54 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

تب کودکی

دل مشرّف شد به درگاه حضور
روح چون مِی گشت و تن شد چون بلور

«کلّمینی زارِ» عرفانی شدم
برکه ی پاک مسلمانی شدم

دیشب از روحم تنم را شسته ام
رفتنم را ماندنم را شسته ام

یک نفر در من مرا تقدیس کرد
اشک من آمد، دلم را خیس کرد

کیست این طوفان معماری شده؟
چیست این در سینه ام کاری شده؟

ای معارف در سبوی تو نمی
ای نم ته جرعه ی تو عالمی

ما عدم زاریم و السّابق تویی
عشق تو، معشوق تو، عاشق تویی

عشق تو تعلیم مادر زاد بود
سینه ی تو جبرئیل آباد بود

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 2:4 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد
بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد
با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد
پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد
 
آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم
یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم

 
چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است
مدیون لب جانان نشدن خوب تر است
دم به دم گریه ی باران نشدن خوب تر است
ظرف یک ثانیه توفان نشدن خوب تر است
 
هر کسی گفته غم نام ترا نشنیده
حرفی از سلسله احکام ترا نشنیده

 
قبل از اینکه برسی اشک همه در آمد
یعنی از معجزه ات کوثر دیگر آمد
بر سر بال و پر سوخته ها پر آمد
شاه از در نرسید این همه نوکر آمد
 
دست بر سینه به فرمان نگاهت دارند
سر روی آینه ی تربت راهت دارند


ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 2:3 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

اگرچه بال و پر ناتوانمان دادند
ولی برای پریدن زمانمان دادند

خبر دهید دوباره به بال فطرس ها
مجال پر زدن آسمانمان دادند

به احترام، ملائک امانت حق را
به دست فاطمه ی مهربانمان دادند

بدون واسطه امشب کنار سجاده
تمام حسن خدا را نشانمان دادند

قسم به بوسه ی لبهای سبز پیغمبر
برای بردن نامت زبانمان دادند

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/3/19 ] [ 10:59 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]

روز الست، روز ازل، لحظه های عشق
روزی که آفریده شد عالم برای عشق

روزی که آفرینش گیتی تمام شد
آغاز شد به دست خدا ماجرای عشق

بودیم گرچه در دل سر گشتگان ولی
کم کم شدیم بین همه آشنای عشق

چشمی میان آن همه ما را سوا نمود
دل را ربود و داد دلی مبتلای عشق

دستی به روی شانه مان خورد و ناگهان
ما را صدا نمود کسی با صدای عشق

روز الست لحظه ی آغاز عاشقی
ما را خدا نمود اسیر خدای عشق

عکس خدا نشسته بر آئینه هایمان
روز ازل حسینیه شد سینه هایمان

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 92/3/19 ] [ 10:57 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 1171956